شروع دوره جدید زندگی

 سخت ترین ترمی که میتونم بگم توی دوره لیسانس میتونستم تجربه اش کنم رو دو هفته دیگه به پایان میرسونم و از این ترم چیزی که به من ثابت شد این بود که من برای این رشته ساخته نشدم ( این رشته کاملا پژوهشی و تحقیقاتیه و برای رسیدن به مدارج بالا باید با علاقه درس خوند و هی سرت توی کتاب باشه ولی من دوست دارم کار کنم جنب و جوش داشته باشم تا روحم ارامش پیدا کنه ) خلاصه مدرکشو میگیرم ولی واسه تموم کردنش جوونی و انرژی و روانم رو خرج نمیکنم . دیگه هم میخوام روی نحوه نگاهم به اتفاقای اطرافم کار کنم ، توی چند وقته اخیر خیلی منفی باف شده بودم و خودم رو درگیر تنش های بی اساس کردم و به اندازه کافی عذاب کشیدم و امیدوارم بیشتر از این به فکر خودم باشم و ایرادات خودمو برطرف کنم نه که خودم رو هم گول بزنم . چون فکر میکردم تو دوران دبیرستان به چیزی که میخواستم توجه نکردم و ولش کردم پس دیگه بازندم و دنیا به آخر رسیده ولی حالا به هرسختی باشه باید دوباره بشم همون دختر دبیرستانی با انگیزه و هدف دار و البته محکم تر از قبل تا با هر ضربه ای نشکنم .